هر طرف خیمه عزا بر یاست
کوچه کوچه دلم پر از غوغاست / هر طرف خیمه عزا برپاست
قدسیان سوگوار و محزونند / همه هستى سیه پوش عزاست
ماه خون و خروش و ماتم شد / ماه خون خدا محرم شد . . .
کوچه کوچه دلم پر از غوغاست / هر طرف خیمه عزا برپاست
قدسیان سوگوار و محزونند / همه هستى سیه پوش عزاست
ماه خون و خروش و ماتم شد / ماه خون خدا محرم شد . . .
یک برخورد قاطع و مهربان اینست که اتاق را ترک کنید؛ شما نمی توانید فرد دیگری را مجبور کنید محترمانه برخورد کند،اما می توانید با خودتان محترمانه برخورد کنید. دور شدن از شرایط بی احترامی ، احترام گذاشتن به خودتان است و ضمنا یک الگوی رفتاری قوی برای بچه هاست…
تامین نیازهای تغذیه ای کودک
برآورده ساختن احساس استقلال در کودک
عکس العمل مناسب و یکنواخت در مقابل رفتار کودک
عادت دادن ذائقه کودک به انواع مواد غذایی
فراهم کردن محیط سرشار از محبت و صمیمیت و به دور از جنجال در زمان غذا خورد
تشخیص و کاهش استرس در کودکان نقش کلیدی در فرایند اجتماعی شدن کودک دارد. ترس و تشویش باعث ابتلا به اضطراب و استرس در کودکان میشود و لذا والدین باید در مسیر رشد کودکان خود کاملا متوجه بروز و ظهور این عوامل در رفتار ایشان باشند. رفتارهایی مثل خجالتی و گوشه گیر بودن، جزو شایع ترین استرسهای اجتماعی کودکان است که می تواند زندگی آنان را مختل کند.
بروز ترس در کودکان، قابل پیش بینی و در تمام سنین، یکسان نیست. نقش محوری خانواده به عنوان عاملی در ایجاد اختلال اضطراب در کودکان و یا رفع آن همیشه مورد تاکید است. در مواردی انتقال استرس برای کودک از پدر و مادر، بر اثر مشاهده و الگوسازی رفتارهای ایشان صورت می گیرد. کودکان می توانند برای مقابله با استرس و اضطراب و ناکامی، از روش های دفاعی مانند کناره گیری، انکار کردن، سرکوبی و فرافکنی استفاده کنند.
کودک یاد گرفته همیشه از موقعیتها و شرایط ناراحت کننده و محرکهای آزار دهنده، کناره گیری کند تا به آرامش برسد. مشاورین روانشناس همچنین مکیدن انگشتان و شب ادرای را نیز از علائم اضطراب و استرس کودکان میدانند که حتی در سنین نوجوانی هم قابل مشاهده است.
در واقع وقتی کودک نتواند روشهایی برای مقابله با اضطراب بجوید، مجبور می شود به زمان خردسالی برگردد. دنیای کودک کوچک است و اگر برایش مشکلی پیش بیاید؛ مثلا امتحانی را بد داده باشد و یا در ورزش یا کاری شکست خورده باشد، بدترین سناریو را می نویسد و دنیای خود را تیره و تار می کند. تحقیقات روانشناسان نشان میدهد از هر هشت کودک، یک نفر دچار اضطراب است.
علائم اضطراب و استرس در کودکان
موارد زیر میتواند نشان دهندۀ این باشد که فرزند شما مضطرب است. در این صورت شما بعنوان خانواده مهمترین نقش را در کمک به وی دارید و برای تسهیل این نقش میتوانید از جدیدترین نتایج تحقیقات علم روانشناسی و مشاوران روانشناس استفاده کنید تا علت اضطراب را در وجود کودک پیدا کنید تا زندگی بهتری داشته باشد. نکته ای که باید یک بار دیگر بر آن تاکید کنیم ضرورت تشخیص این اختلال است که هرچه زودتر صورت بگیرد درمان سهل تر خواهد بود.
استرس کودکان و اشتغال فکری به بدترین انتخاب
اگر برای این دسته از کودکان مشکلی پیش بیاید ایشان همیشه به بدترین گزینه فکر می کنند و به جای امید داشتن، ناامیدی همۀ وجودشان را فرا می گیرد.
بدغذایی نشانه بارز استرس کودک
عادتهای غذایی کودکان هم شبیه بزرگسالان به احساساتشان بستگی دارد. کودکان مضطرب ممکن است بطور ناگهانی از غذایی که همیشه دوست داشتند بیزار شوند و یا نسبت به وعده غذایی خود وسواس زیادی به خرج دهند؛ نیز تمایل دارند مخفیانه غذا بخورند، در این صورت می توانند خودشان انتخاب کنند و یا بطور دلخواه غذا بخورند.
ابتلا به مشکلات جسمی ناشی از استرس در کودکان
بیشتر کودکانی که اضطراب دارند از مجموعه ای از مشکلات جسمی مثل سردرد، دل درد، دردهای عضلانی هم شکایت می کنند، این علائم ممکن است باعث شود فرزند خانواده نتواند به مدرسه برود یا در کلاس های فوق برنامه شرکت کند. عکس العملهای فیزیکی نسبت به اضطراب زمانی در فرزندتان نمایان می شود که او نتواند در مورد احساسش با کسی صحبت کند. شاید شما هم عصبی شوید و تصور کنید فرزندتان ادای مریضی را درمی آورد، اما در واقع این اضطراب است که در پس این علائم نهفته است.
استرس در کوکان باعث کج خلقی می شود
اگر کودک استرسی و مضطرب، در تکلم مشکل داشته باشد و یا نتواند احساسش را نسبت به عاملی که سبب اضطرابش شده در قالب کلمات بیان کند، ممکن است تندخو و کج خلق شود.
استرس در کودکان باعث بزرگ کردن مشکلات می شود
در این برهه، کودک تفکرات منفی خودش را بسط میدهد و بیش از حد بزرگ می کند و از عبارات همه یا هیچ بیش از پیش استفاده میکند: «من هیچ چیز را درست انجام نمی دهم» و «چرا من همیشه اینقدر بدم؟» والدین تصور میکنند او دارد همه چیز را بزرگ می کند؛ اما باید به جای این سوء تفاهم سعی کنید از طریق همین کلمات اغراق¬آمیز همه یا هیچ با فرزندتان ارتباط برقرار کنید تا بفهمید عامل اضطراب و نارحتی او چیست.
دعوا و خشونت بی دلیل نشانه استرس در کودکان است
کودکان مضطرب معمولا رفتاری خشن و عصبی دارند. ممکن است وسایل خود را شکسته و یا تکالیف خود را انجام نداده و کتابهای خود را پاره کنند، با دوستان و یا حتی بزرگترهای خود دعوا و درگیری فیزیکی داشته باشند. از جمله نشانه های اضطراب در این مورد این است که اگر از او بپرسیم چرا چنین رفتاری دارد قادر نیست دلیل مشخصی برای رفتارش بیاورد. این رفتار عصبی و خشن و بی دلیل هشداری است به والدین که فرزندشان دچار مشکل شده است.
دعوا کردن و خشونت بی دلیل از علائم استرس در کودکان می باشد
کمال گرائی و استرس کودکان
بچه هایی که اضطراب و استرس دارند در این مواقع معمولا همه چیز را سیاه و سفید می بینند. دوست دارند همه چیز کامل باشد؛ تکالیف شان، کلاس هایی که شرکت می کنند و یا مرتب اتاق شان را تمیز میکنند. معمولا اضطراب باعث میشود از امتحان کردن چیزهای جدید منصرف شوند، چرا که می دانند وقتی برای بار اول انجامش می دهند نمی تواند درست و کامل باشد. خانواده باید سعی کند به فرزندش تفکرات مثبت را نشان دهد و او را تشویق به انجام کار تازه کند.
رابطه بدخوابی و استرس
مشکل خوابیدن نشانه استرس کودکان است درست مثل بزرگ ترها بچه های مضطرب هم وقت خواب نمی توانند فکر خود را آرام کنند و نگرانی ها و اضطراب ها به سراغ شان می آید. خوابیدن یکی از بهترین زمان های زندگی است و فرزند شما که مضطرب است نمی تواند از بهترین ساعت زندگی خود استفاده کافی را ببرد. پس اگر فرزندتان مشکل خواب دارد ممکن است دچار اضطراب و استرس کودکی باشد.
اضطراب و استرس داشتن کودک نسبت به آینده
هیچ کس در مورد آینده خبر ندارد. همین ناشناخته بودن آینده برای یک عده هیجان انگیز است، اما برای کودکانی که دچار اضطراب هستند ممکن است به کابوس تبدیل شود؛ آن ها تصور می کنند تمام اتفاقاتی که در دنیا می افتد خارج از کنترل آن هاست. اگر اطرافیانشان تجربه های بدی داشتند، تصور می کنند همین تجربه های بد هم برای آن ها اتفاق می افتد؛ بنابراین از آینده می ترسند. این تجربه های بد ممکن است شامل گم شدن در فروشگاه، تصادف کردن و … باشد. در این جور مواقع شما نمی توانید ضمانت کنید که همچین اتفاقی برای آن ها نمی افتد، بنابراین کارتان سخت می شود. فقط فضایی را ایجاد کنید که فرزندتان بتواند احساسش را با شما در میان بگذارد.
ترس از جدا شدن از والدین نشانه اضطراب و استرس کودکان است
وقتی والدین کودکان یکی دو ساله حتی برای چند ثانیه آن ها را ترک می کنند، شروع به جیغ زدن و گریه کردن می کنند. بچه هایی هم که مضطرب هستند دقیقا همین واکنش را دارند؛ آن ها از جدا شدن از والدین شان وحشت دارند. در واقع در کنار والدین بودن به آن ها حس امنیت میدهد. اما این واکنش می تواند به درس و فعالیت های زندگی شان ضربه بزند. در صورتی که چنین علائمی را در فرزندتان دیدید، به دنبال علت این اضطراب بگردید.
بازی از ضروریات زندگی کودکان است. کودکان از طریق بازی افکارشان را بازگو می کنند و به همان راحتی که بزرگسالان احساساتشان را با کلمات بیان می کنند، آنان نیز همین کار را به وسیله بازی انجام می دهند.
بازی از ضروریات زندگی کودکان است. کودکان از طریق بازی افکارشان را بازگو می کنند و به همان راحتی که بزرگسالان احساساتشان را با کلمات بیان می کنند، آنان نیز همین کار را به وسیله بازی انجام می دهند.
کودک در طول بازی توانایی حل مشکلات خود را پیدا می کند و به وسیله آن می تواند اعتماد به نفس و روحیه استقلا ل طلبی را در خود پرورش دهد. آنان احساساتی چون ترس، اندوه، شادی و عصبانیت خود را از طریق بازی بیان و به این ترتیب احساس امنیت و ارزشمند بودن می کنند.
کودک در بازی نیازهای حسی ــ حرکتی خود را برآورده می سازد و انرژی خود را تخلیه می کند که این کار باعث افزایش آرامش او می شود، در غیر این صورت اگر این انرژی امکان بروز پیدا نکند، احتمالا به اضطراب، افسردگی و پرتحرکی تبدیل می شود. در واقع بازی به اندازه تغذیه صحیح و احساس صمیمیت و امنیت برای رشد کودک مهم و ضروری است و عاملی است که به رشد تفکرات و خلاقیت های کودک کمک می کند. ویژگی های رفتاری کودکان در بازی هایشان کاملا مشخص می شود.
به عنوان مثال کودکی که در جستجوی قدرت است، معمولا در بازی نقش رهبر، رئیس، فرمانده یا حتی نقش مدیر مدرسه را بازی می کند یا یک کودک پرخاشگر ممکن است در بازی، عروسک هایش را بزند یا اسباب بازی هایش را بشکند. پرخاشگری به صورت مستقیم و غیرمستقیم در بازی کودک نمایان می شود.
کودک پرخاشگر ممکن است به وسیله چاقو یا قیچی بر میز و اسباب بازی ها حمله کرده و محیط را به یک میدان جنگ تبدیل کند. درواقع کودک دنیای خود را با اسباب بازی هایی که در دسترس دارد، فرافکنی می کند.
بازی درمانی
امروزه از بازی یا بازی درمانی به عنوان روشی برای درمان مشکلات کودکان استفاده می کنند. بازی درمانی به کودکان کمک می کند تا بتوانند مسائل و مشکلاتشان را حس کنند، با این هدف که ویژگی های روانی خود را بشناسند. در این نوع درمان، به کودک فرصت داده می شود تا احساسات آزاردهنده و مشکلات درون خود را از طریق بازی بروز داده و آنها را به نمایش بگذارد.
در کودکان بی قرار حواس پرت که کنترل کمی روی حرکات بدنی خود دارند و براحتی هم متوقف نمی شوند، بازی کمک می کند تا تنش آنها آرام شود یا کودکانی که مورد ضرب و شتم و آزار جنسی قرار گرفته اند، می توانند از طریق بازی درمانی تا حد زیادی به آرامش و بهبود برسند.
درمانگر از طریق بازی درمانی یک موقعیت بازی را به صورت کلی ایجاد می کند که کودک بتواند ترس و تنش خود را بیرون بریزد، در حقیقت در بازی درمانی کودک «خود درونی اش» را نشان می دهد.
شدت احساساتی که برخی کودکان در طول بازی درمانی از خود نشان می دهند گاهی بسیار تعجب آور است، احساساتی چون تنفر، ترس، تنهایی، ناامنی، احساس شکست، بی کفایتی و احساس ناخواسته بودن از این گونه احساسات است و غالبا شروع این احساسات باعث محرومیت و انحراف شخصیت کودک می شود.
در حال حاضر ناآگاهی های والدین برخی کودکان سبب شده است که اختلالات عاطفی و رفتاری کودکان مانند ترس، خشم دروغگویی، حسد شب ادراری، وسواس ناخن جویدن و … شیوع بیشتری پیدا کند
در بازی درمانی پس از آن که کودک بازی با وسایل را شروع کرد، درمانگر با دقت اعمال و گفتار او را تحت نظر می گیرد و با مشاهده رفتارش در ضمن بازی به نگرانی های او پی می برد و پس از تفسیر و نتیجه گیری از عملکردهای کودک، راه حل هایی مناسب برای مشکلات او ارائه می کند.
اگر کودک تمایل به بازی نداشته باشد، مشاور باید او را تشویق کند، اگر کودک ساکت بماند و بازی نکند، مشاور بازی با اسباب بازی ها را شروع می کند و بتدریج از کودک دعوت می کند که در بازی شرکت کند.
درمانگر در طول درمان و هنگام کار با کودکان، باید بپذیرد که کودک دلایلی برای هر آنچه که انجام می دهد دارد و مسائل زیادی وجود دارد که ممکن است برای کودک مهم باشد در حالی که قادر نیست آنها را با درمانگر خود در میان بگذارد. برای این که درمانگر در بازی درمانی موفق باشد، باید دارای ویژگی هایی چون قابل اعتماد بودن، پذیرا بودن و احترام به کودک باشد.
در بازی درمانی باید شرایطی فراهم شود که کودک به درمانگر خود اعتماد و احساس کند که افکار و احساساتش مورد توجه درمانگر قرار گرفته است.
ناآگاهی والدین
در حال حاضر ناآگاهی های والدین برخی کودکان سبب شده است که اختلالات عاطفی و رفتاری کودکان مانند ترس، خشم، دروغگویی، حسد، شب ادراری، وسواس، ناخن جویدن و … شیوع بیشتری پیدا کند.
در جلسات بازی درمانی منشأ اصلی این احساسات شناخته می شود و درمانگر به جای آن که احساسات و عواطف کودک را نادیده بگیرد یا انکار کند، آنها را می پذیرد و به کودک اجازه می دهد با مطرح کردن آنها، آرام و سبک شود.
در درمان کودکان، بازی به عنوان یک وسیله ارتباطی نیز به کار می رود. با مشاهده کودک هنگام بازی می توانیم به میزان توانایی و درک او در زمینه های گوناگون مانند ارتباط برقرار کردن با دیگران، درک او از مردم و همچنین درکی که از خود دارد، پی ببریم رفتارها، نظرات، احساسات و چگونگی ابراز وجود کودک در بازی به ما کمک می کند که به مشکلاتش و این که او دنیای اطراف خود را چگونه می بیند، پی ببریم.
به عنوان مثال درمانگر برای کودکی که به علت ناتوانی در بکارگیری وسایل، قوانین بازی را رعایت نمی کند، با ایجاد فرصت هایی مناسب و تشویق به او کمک می کند تا بر اضطراب خود غلبه کند و به این ترتیب کودک از طریق بازی شیوه های گوناگون کنار آمدن را یاد می گیرد.
در بازی درمانی لازم است مواردی از سوی درمانگر رعایت شود، از جمله این که رابطه حسنه ای میان وی و کودک برقرار شود، به کودک آزادی عمل داده شود، کودک به خاطر اشتباهاتش مورد سرزنش قرار نگیرد و به گفتار و احساساتش کاملا توجه شود.
همچنین انتخاب صحیح اسباب بازی مناسب، بسیار مهم است، مثلا کودکانی که وسواس دارند، میل به خمیربازی، گل بازی یا بازی های به ظاهر کثیف ندارند، درمان نکردن این کودکان باعث بروز مشکلاتی برای آنها در آینده می شود یا کودکی که بالای سن ۵ سال بوده و مشغول بازی های حسی ـ حرکتی است، ممکن است دچار اختلال «اوتیسم» یا «در خود درماندگی» باشد.
در واقع بازی درمانی تنها رها کردن کودک با اسباب بازی ها نیست. هر گاه کودک بتواند از طریق مواجه شدن صحیح با مشکلات و رویدادهایی که موجب هیجان و اضطراب او شده اند روبه رو شود، می تواند با تنش حاصله از آن مقابله کند. کودک اگر نتواند هنگام رویارویی با اضطراب راهی منطقی برای خود پیدا کند، دچار ترس و دلهره خواهد شد.
به طور کلی می توان گفت که با کمک بازی درمانی می توان عملکردهای منفی و ناسالم عاطفی، احساسی و رفتاری کودکان را تشخیص داد و به معالجه زودهنگام ناتوانی هایی جسمی و روانی او پرداخت.
منبع:روزنامه جام جم